سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/8/11
2:21 صبح

انتقاد شدید از رهبری

انتقاد شدید از رهبری
چرا این همه گذشت و صبر بر خود تحمیل می کنید در برابر منافقان داخلی؟ چرا فشارهای بسیاری را بر خود تحمل می‌کنید که باعث فشارها روحی و جسمی بر شما می‌شود؟

چرا گاهی تکلیف امور و اشتباهات را یکسره نمی‌کنید تا امت حزب الله به سرانگشت اشاره شما کار را تمام کنند? هرچند که انجام امور باشد به غیر از اسباب خودش باشد؟

چرا به فکر اعصاب ناراحت و دل شکسته ما نیستید وقتی ما به محاسن شما که هر روز به خاطر گذشت و صبر در برابر افراد و اتفاقات سپیدتر می‌شود و ما را بیشتر غمگین می‌کند؟

چرا در جریان بعد از انتخابات باید اشک به گونه‌های زیبای شما جاری بشود به خاطر افتضاحات عده‌ای؟ چرا خودتان را ناراحت مردود شدن عده‌ای می کنید؟

چرا نامه‌ی بی ادبانه و سایر اختلافاتی که با شخصی به نام اکبر هاشمی که از دوستان قدیمی‌تان است با شما دارد به خاطر ریشه‌های او در این کشور با اینکه می‌شد با سکوتتان حداقل ذره‌ای از جفاهایش را جبران کند? با ناراحتی شما که? بر این بدن جانباز اسلام فشار می‌آورد? سعی کردید موضع او را از این وضع نجات بدهید؟

چرا این همه به خاطر مردم? و به یاد آنها بودن فشارهایی را برای خودتان می‌خرید و می‌خواهید مثل آنها زندگی کنید؟
 
چرا مثلا باید در مدتی که به دلایل و نامردی عده‌ای منافق در داخل گازها قطع شده بود? شما هم گاز منزلتان را قطع کردید تا مثل مردمی که از گاز بی‌بهره‌ هستند زندگی کنید و همین ماجرا باعث سرماخوردگی و بیماری شدید شما شد و … ؟

چرا مکرر از آینده شیرین جوانان بدون وجود خودتان سخن می‌گوئید؟ چرا فکر می کنید ما این کلام را باور می‌کنیم؟

چرا این همه صبر می‌کنید؟ چرا می‌خواهید این همه افراد را نگه دارید در حالی که خودشان به زور می‌خواهد خودشان را بیرون بیاندازند؟ چرا اینقدر شما خوبید؟
ما انتقاد زیاد داریم‌… فقط این‌ها نبود…